کد مطلب: ۹۴۶۳۹۱
|
|
۰۲ آذر ۱۴۰۴ - ۰۶:۳۱

حراجی کی‌یف: با بازی اصلاح‌طلبان جهانی| بررسی رازهای یک طرح

حراجی کی‌یف: با بازی اصلاح‌طلبان جهانی| بررسی رازهای یک طرح
نشریه پولیتیکو در گزارشی نوشته که مقام‌های اروپایی و اوکراینی طرح صلح ترامپ را رد کرده‌اند و هشدار داده‌اند این پیشنهاد یک‌طرفه، عملاً به نفع مسکو است. همان‌طور که اوکراین تماماً مسیر مورد علاقه اصلاح‌طلبان را اجرا کرد و در نهایت با طرحی روبه‌رو شده که معتقد است کاملاً یک‌طرفه و به نفع طرف مقابل است، رمانتیست‌های ایرانی هم باید توجه کنند که برخلاف تصور آنها، مذاکره بی‌چک و چانه با غرب آورده مثبتی برای کشور نخواهد داشت.

به گزارش مجله خبری نگار، نشریه پولیتیکو در گزارشی نوشته که مقام‌های اروپایی و اوکراینی طرح صلح ترامپ را رد کرده‌اند و هشدار داده‌اند این پیشنهاد یک‌طرفه، عملاً به نفع مسکو است. همان‌طور که اوکراین تماماً مسیر مورد علاقه اصلاح‌طلبان را اجرا کرد و در نهایت با طرحی روبه‌رو شده که معتقد است کاملاً یک‌طرفه و به نفع طرف مقابل است، رمانتیست‌های ایرانی هم باید توجه کنند که برخلاف تصور آنها، مذاکره بی‌چک و چانه با غرب آورده مثبتی برای کشور نخواهد داشت.

خیانت و مکافات: چرا ترامپ، زلنسکی را فروخت؟

سیدمهدی طالبی، پژوهشگر حوزه بین‌الملل: «ولادیمیر زلنسکی»، رئیس‌جمهور اوکراین از آینه عبرت در حال تبدیل شدن به تالار آینه است. زمانی به او افتخار می‌شد که موفق شده در برابر تهاجم روسیه از کشورش دفاع کند، اما واقعیت آن بود که زلنسکی با پیروی از آمریکا، کشورش را تبدیل به باتلاقی برای روسیه کرد تا واشنگتن به زیان اوکراینی‌ها، سود کند. روزنامه آمریکایی «فایننشال‌تایمز» روز پنجشنبه گزارش کرد «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا، طرحی ۲۸ ماده‌ای برای آتش بس جنگ اوکراین آماده کرده که با خشم کی‌یف و پایتخت‌های اروپایی مواجه شد. زلنسکی بهت‌زده و از سر ناچاری در سخنانی خطاب به مردم و نظامیان کشورش گفته اوکراین باید میان «حفظ عزت ملی» و «ازدست‌دادن بزرگ‌ترین شریک خارجی» یکی را انتخاب کند. او با مطرح کردن این موضوع، پرده جدیدی از اشتباه محاسباتی سیاست‌مداران را برملا کرده است؛ اوکراین برای حفظ استقلال خود باید در برابر هر قدرت متجاوزی می‌جنگید؛ اما آیا رویه‌ای که غرب‌گرایان پس از کودتای سال ۲۰۱۴ اجرا کردند، برای حفظ استقلال در برابر روسیه بود یا آنکه منافع اوکراین را نادیده گرفت و توانمندی این کشور را در اختیار غرب قرار داد؟ حالا بهتر می‌تواد به این سؤال پاسخ داد. آمریکا، نه‌تنها اوکراین، بلکه حیثیت اروپا را پشت ویترین گذاشته و به روسیه و دیگرانی می‌فروشد تا بتواند در معادلات در حال شکل‌گیری جهانی، جایگاه خود را مستحکم‌تر کند.

اگر کودتاچیان ۲۰۱۴ آرام می‌ماندند، دولت وقت اوکراین قادر به مدیریت و حفظ استقلال کشور می‌شد. غرب گرایان، دولت وقت را به روس‌گرایی متهم می‌کردند، اما همان دولت نسبت به نفوذ روس‌ها حساس بود و روابط درحال توسعه‌ای با اروپا داشت. آمریکا و عده‌ای در قاره سبز، اما اوکراین را به عنوان هیزمی برای آتش زدن رقیب جهانی خود می‌دیدند؛ نه کشوری که مراقب استقلال خود است. نتیجه سرنگونی دولت قانونی اوکراین در سال ۲۰۱۴ که با اردوکشی خیابانی و سپس کشتار برخی از مردم و کارگران منجر به قبضه قدرت در دستان عوامل غرب شد، امروز به پشیمانی بزرگی تبدیل شده است. اوکراین به چیزی شبیه سودان تبدیل شده است؛ درحالی‌که آن یکی در قاره فقیر و عمدتاً بی‌ثبات آفریقا واقع شده و این یکی در اروپا.

نکات

در خصوص طرح ترامپ نکات ذیل اهمیت دارند:

۱- یکی از موارد طرح ترامپ، برگزاری گفت‌و‌گو بین روسیه و ناتو با میانجی‌گری آمریکاست. آمریکا خود رهبری ناتو را برعهده دارد و بزرگترین حامی نظامی اوکراین در جنگ بوده و میانجی‌گری‌اش بین ناتو و روسیه قدری نامعمول است.

آمریکا در جریان جنگ ۱۲ روزه ایران و رژیم صهیونیستی رفتار مشابهی را در پیش گرفت و علی‌رغم آنکه ایران را بمباران کرد، قصد داشت جایگاهی میانجی‌گرانه برای خود بسازد.

واشنگتن پیش‌ازاین به‌ویژه در درگیری‌های فلسطین این رویه را اجرا کرده بود؛ اما در دوره ترامپ این مسئله بسیار پررنگ شده است.

۲- پس از فروپاشی شوروی، ناتو قول و قرار‌های خود برای حرکت نکردن به سمت شرق را زیرپا گذاشت و قدم به قدم به خاک روسیه نزدیک شد. این روند باعث شد اوکراین، به عنوان آخرین حلقه از منطقه‌ای که قرار بود مابین مسکو و غرب حائل باشد، مورد طمع ناتو قرار گیرد. روس‌ها، اما این بار کوتاه نیامدند؛ زیرا جایگاه اوکراین با دیگر دولت‌های بلوک شرق که به عضویت ناتو درآمده بودند، تفاوت داشت. قرار است حائل بودن اوکراین مابین روسیه و ناتو تثبیت شود، اما نمی‌توان تغییرات رخ‌داده را نادیده گرفت. اوکراین از منطقه بی‌طرف به باتلاق برای مسکو تبدیل شده است.

۳- طبق طرح قرار است اوکراین در قانون اساسی و ناتو در اساسنامه خود بند‌هایی برای ممنوعیت عضویت کی‌یف در این سازمان اضافه کنند. این مسئله نشان می‌دهد اوکراین از نظر نظامی به غرب ملحق نمی‌شود. در طرف مقابل این ممنوعیت شامل ساختار‌های سیاسی غرب نشده و احتمال دارد اوکراین به تدریج وارد اتحادیه اروپا شود. اگر روس‌ها در توافق صلح این بند را بپذیرند، امیدواری‌شان برای جلوگیری از عضویت اوکراین در اتحادیه، رد این عضویت توسط کشور‌هایی مانند مجارستان و اسلواکی است. دولت‌های کنونی این دو کشور به روسیه نزدیک‌اند. اتحادیه اروپا برخی اقدامات خود را با اجماع اتخاذ می‌کند که مستلزم موافقت تمام اعضا است و حتی مخالفت یک عضو آن را ناکام می‌گذارد. براین‌اساس مخالفت این دو کشور برای جلوگیری از عضویت اوکراین در اتحادیه مؤثر است. این امیدواری روس‌ها البته در آینده می‌تواند مبدل به شکست شود؛ زیرا اروپا می‌تواند سیاست اجماعی را کنار بگذارد و یا آنکه دولت‌های مجارستان و اسلواکی طی چند سال آتی تغییر کرده و راه اوکراین هموار شود.

۴- این طرح بدون دخالت دادن اروپا مورد مذاکره قرار گرفته، تدوین شده و به رسانه‌ها راه یافته است. آمریکا و روسیه در کنار گذاشتن قاره سبز در معادلات کلان اتفاق نظر نشان داده‌اند. تنها فضای مانوری که در برابر اروپا قرار دارد، بازی با راه‌های مختلف برای ایجاد برخی تغییرات در طرح است.

۵- خارج کردن آمریکا از جنگ‌های بی پایان، شعار ترامپ برای تحت تأثیر قرار دادن محیط داخلی آمریکا بود. ترامپ پس از ورود به کاخ سفید این شعار را برای محبوبیت در جهان توسعه داده و خود را یک ناجی برای همه مردم معرفی کرد. در این میان برای رئیس‌جمهور آمریکا، دلایل داخلی اهمیت بیشتری دارند. آنچه در داخل برای شهروندان مهم است، کشیده‌نشدن واشنگتن به جنگ‌هاست و در درجه بعدی شاید عدم وقوع جنگ میان دیگر کشور‌ها برایشان یک آرمان دست چندم باشد. ازاین‌رو جنگ اوکراین و غزه که آمریکا یک طرف جنگ بود حساسیت مردم آمریکا را برانگیخت تا دولتشان بار دیگر به باتلاق جنگ فرونرود. توقف جنگ در اوکراین وعده انتخاباتی ترامپ و نگرانی مردم آمریکاست.

۶- برای اوکراین هیچ‌کدام از بند‌ها به اندازه موارد ارضی و نظامی اهمیت ندارند. روسیه در سال ۲۰۱۴ شبه جزیره کریمه را که یک استان در قالب سرزمینی اوکراین است، به خاک خود ملحق کرد. با وقوع جنگ، روس‌ها ۴ استان دیگر شامل دونتسک، لوهانسک، زاپروژیا و خرسون را نیز به خاک خود ملحق کردند. با تسلط روس‌ها بر این ۵ استان، ۲۰ درصد از وسعت اوکراین و بخش قابل توجهی از جمعیت، منابع معدنی و سواحل این کشور از دست می‌رود.

موضوع مهم دیگر نصف‌شدن نفرات ارتش ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار نفری اوکراین است. اطلاعات دیگری نشان می‌دهند مبنا نصف شدن تعداد اعضای ارتش نیست؛ بلکه باید نفرات آن به میزان قبل از جنگ برسد که ۲۵۰ هزار نفر در ارتش اوکراین خدمت می‌کردند؛ در این صورت ابعاد ارتش یک سوم خواهد شد. همزمان با کاهش نفرات باید از حجم تسلیحات اوکراین کاسته شود.

۷- یک هفته قبل از اعلام رسانه‌ای طرح ترامپ، فرانسه و اوکراین با حضور روسای جمهور دو کشور، قرار دادی برای فروش ۱۰۰ جنگنده رافائل امضا کردند. این قرارداد بزرگترین فروش خارجی این جنگنده گران قیمت فرانسوی است. به نظر می‌رسد این اقدام واکنشی پیشدستانه به اعلام قریب الوقوع طرح ترامپ بوده است.

جایگاه لهستان

قرار است ناتو قوایی را در لهستان برای حفاظت از آتش‌بس مستقر کند. این استقرار یکی از تضمین‌هایی است تا در صورت نقض توافق از سوی روسیه، ناتو بلافاصله پاسخ دهد. مسلح‌کردن خاک لهستان مورد اعتراض روس‌ها بود و حالا در قالب طرح آتش‌بس به آنها غالب می‌شود. این اقدام به عبارتی یک بهانه، برای مشروع ساختن تبدیل‌کردن لهستان به سنگری قوی در برابر روسیه است. لهستان با تبدیل شدن به خط مقدم نبرد با روسیه چهار وظیفه عمده خواهد داشت:

الف) پشتیبانی از سه جمهوری بالتیکی

لیتوانی، استونی و لتونی، سه جمهوری کوچک بالتیکی هستند که پیش‌ازاین جزء شوروی بودند. این سه کشور به عضویت ناتو درآمده‌اند؛ اما تهدیداتی علیه آنها وجود دارد. این سه کشور از همه لحاظ کوچک تلقی می‌شوند؛ وسعت، جمعیت، اقتصاد و قدرت نظامی. از سوی دیگر برای روس‌ها از چند جنبه حیثیتی‌اند؛ جزء شوروی بوده‌اند، به مناطق اصلی روسیه نزدیک‌اند و بین دو منطقه روسیه فاصله انداخته‌اند. فاصله مسکو پایتخت با لتونی ۶۰۰ کیلومتر و فاصله سن‌پطرزبورگ دومین شهر مهم با استونی تنها ۳۰۰ کیلومتر است. همچنین این سه جمهوری بین خاک اصلی روسیه و استان برون بوم کالینینگراد فاصله انداخته‌اند. اتصال به کالینینگراد، دورکردن تهدید از شهر‌های مهم، اهمیت حیثیتی و ضعف‌های ذاتی سه جمهوری بالتیکی، عاملی‌اند که آنها را در معرض خطر قرار داده‌اند. تنها کشوری که با این سه جمهوری از طریق لیتوانی مرز زمینی دارد، لهستان است. اگر ناتو بخواهد به هرگونه تحولی در این منطقه از نظر نظامی واکنش نشان دهد، نیازمند استقرار در خاک لهستان است.

ب) پشتیبانی از اوکراین

همان نقشی را که از لهستان در سناریو‌های تنش احتمالی در بالتیک توقع می‌رود، این کشور در جنگ با اوکراین ایفا کرد. از نظر‌بندی و زمینی لهستان تدارکات ناتو را دریافت و از طریق مرز زمینی به اوکراین منتقل می‌کند. ازاین‌رو لهستان به‌طورکلی نقطه ثقل ناتو برای مقابله با روسیه و مرکز پشتیبانی خطوط مقدم آن است.

ج) مهار بلاروس به‌عنوان عامل روسیه

بلاروس به عامل روسیه در شرق اروپا تبدیل شده و در جنگ نظامی و هیبریدی این کشور علیه غرب نقشی بزرگ دارد. روسیه در اوایل حمله به اوکراین، برای تهاجم از چند جهت، نیازمند حمله به اوکراین از طریق خاک بلاروس بود و این حرکت انجام شد. با این نقش‌آفرینی احتمال حمله متقابل ناتو به بلاروس بالا رفت؛ زیرا این کشور در درون ائتلافی نظامی قرار نداشت و فاقد سلاح هسته‌ای بود. روس‌ها برای جلوگیری از این اتفاق، سلاح‌های هسته‌ای تاکتیکی خود را در بلاروس مستقر کردند. پیش از جنگ بلاروس با تبدیل شدن به سرپل مهاجرت از آسیا و آفریقا به اروپا باعث بروز مشکلاتی در قاره سبز شده بود.

د) ناامن‌سازی مؤثر بالتیک برای روسیه

تبدیل شدن لهستان به پادگان نیرو‌ها و انبار سلاح و مهمات ناتو، دریای بالتیک را برای روسیه ناامن‌تر می‌کند. تنها ساحلی از می‌توانند روسیه را به دریا‌های جهانی متصل کنند، در دریای بالتیک قرار دارند؛ هرچند باید دریای سیاه را نیز در نظر گرفت؛ اما این دریا از طریق تنگه داردانل که به ترکیه تعلق دارد، به آب‌های آزاد راه می‌یابد.

طرح ترامپ

مهدی سیف‌تبریزی، کارشناس مسائل روسیه: در مورد چهارچوب پیش‌نویس توافق منتشرشده میان ایالات متحده و روسیه و جایگاه آن در فرایند صلح اوکراین، نقل‌قولی از وینستون چرچیل می‌تواند مناسب باشد: «این پایان نیست، حتی آغاز پایان هم نیست. اما شاید، پایان آغاز باشد.» دلیل این امر آن است که سرانجام، این سند به مسائل مشخص و دقیق پرداخته که اگر قرار باشد صلحی برقرار گردد، باید آنها حل شوند. این طرح ظاهراً توسط دو نماینده اصلی دوطرف یعنی استیو ویتکاف، نماینده ایالات متحده و کریل دمیتریف، نماینده روسیه و مشارکت معاون ترامپ جی‌دی ونس، وزیر امور خارجه آمریکا مارکو روبیو و جرد کوشنر، داماد یهودی ترامپ تدوین شده است، اما بسیاری از جزئیات آن با وجود انتشار کامل ۲۸ بند پیشنهادی کاخ سفید هنوز بسیار نامشخص و مبهم باقی‌مانده‌اند. 

دولت ترامپ ظاهراً باور دارد توافق نزدیک است، اما در مقابل کرملین تلاش کرده تا تأکید کند، هنوز هیچ توافقی حاصل نشده است. مشخص نیست که آیا در روز‌های آینده مسکو تلاش خواهد کرد تا امتیازات بیشتری روی زمین از اوکراین یا روی کاغذ از واشنگتن بگیرد یا خیر. از سوی جزئیات چندین نکته کلیدی هنوز فاش نشده و مهم‌تر از همه، ممکن است دولت کی‌یف نخواهد با مهم‌ترین بند‌های این طرح موافقت کند، مگر اینکه دولت ترامپ فشار بسیار سنگینی بر اوکراین و متحدان اروپایی خود همچون قطع کامل انتقال تسلیحات و اطلاعات وارد کند. در ابتدا زمانی که واشنگتن این طرح را توسط وزیر ارتش خود به زلنسکی ارائه داد این رئیس‌جمهور اوکراین بود که در نخستین واکنش این طرح را رد و پس از صحبت با سران اتحادیه و شرکای اروپایی خود بیان کرد که در پی ارائه طرحی جایگزین است تا بیشترین منافع را برای اوکراین به همراه داشته باشد. هرچند تاکنون، هیچ‌کدام از طرح‌های که از سوی اروپایی‌ها پیشنهاد شده، کوچک‌ترین شانسی برای پذیرش از سوی مسکو به‌عنوان طرف درگیری نداشته است.

یکی از غیرقابل‌قبول‌ترین و دشوارترین نکات طرح ۲۸ ماده‌ای ترامپ برای کی‌یف این است که اوکراین باید از حدود ۱۴ درصد از منطقه دونباس که هنوز در اختیار دارد و هزاران نفر برای حفظ آن جان خود را از دست داده‌اند، عقب‌نشینی کند. این در حالی است که با نزدیک‌شدن به سقوط یکی از کلیدی‌ترین شهر‌های اوکراین یعنی «پوکروفسک» که می‌تواند درآمدی برای تصرف دو شهر بزرگ و کلیدی «کرماتورسک» و «اسلاویانسک» در شمال منطقه دونتسک توسط روس‌ها باشد، ترامپ نیز باور دارد بقیه دونباس دیر یا زود سقوط خواهد کرد و هیچ فایده‌ای برای ادامه درگیری و ازدست‌دادن جان‌های بیشتر اوکراینی‌ها برای حفظ این منطقه وجود ندارد، همچنین از منظر کاخ سفید تداوم وضع موجود می‌تواند خطر فروپاشی نظامی اوکراین و ازدست‌دادن سرزمین‌های فراتر از دونباس را به دنبال داشته باشد. البته در این توافق به‌منظور کاهش ضربه وارده به اوکراین در خصوص واگذاری مناطق باقی مانده دونتسک گفته شده این مناطق در ادامه غیرنظامی باقی خواهند ماند و توسط نیرو‌های حافظ صلح بی‌طرف کنترل خواهند شد.

هرچند از منظر بین‌المللی جزئی از سرزمین جدید روسیه شناسایی می‌شود؛ اما در خصوص دو استان دیگر یعنی خرسون و زاپروژیا که روسیه در حدود ۷۵ درصد از هر دو استان را در اختیار دارد خط آتش‌بس بر اساس خط مقدم موجود خواهد بود و روسیه از تقاضای خود برای کل این استان‌ها صرف‌نظر خواهد کرد. مضاف بر اینکه روس‌ها باید دیگر نقاط خاک اوکراین را به جز این پنج استان همانند خارکف تخلیه کنند. بااین‌حال، در یک امتیاز بزرگ به روسیه، دولت ترامپ و احتمالاً کشور‌های دیگر همانند ترکیه و قطر که در میانجی‌گری این توافق پیشنهادی کمک کرده‌اند همراه با کشور‌های جنوب جهانی آماده‌اند تا حاکمیت قانونی روسیه بر لوهانسک، دونتسک، کریمه و مناطق تحت کنترل خرسون و زاپروژیا را به‌صورت دوفاکتو (موقت) به رسمیت بشناسد که این موضوع به معنای لغو بسیاری از تحریم‌های ایالات متحده علیه روسیه خواهد بود، هرچند این اقدام کاخ سفید الزامی را برای اوکراین و کشور‌های اروپایی در حوزه لغو تحریم‌ها ایجاد نمی‌کند.

در بند دیگری از توافق ارائه شده، ایالات متحده به‌صورت تلویحی استفاده اوکراین از هرگونه موشک‌های دوربرد را ممنوع و محدودیت‌هایی را بر مقدار نیرو‌های مسلح اوکراین اعمال می‌کند. این در حالی است که گفته می‌شود این محدودیت در حدود ۶۰۰ هزار نیروی نظامی است. لازم به ذکر است در حال حاضر ظرفیت نیروی نظامی اوکراین در حدود ۸۵۰ هزار سرباز است که این میزان پیش از جنگ ۲۵۰ هزار نفر بوده است. دولت اوکراین در مذاکرات استانبول در مارس ۲۰۲۲ با اصل محدودیت‌های تسلیحاتی موافقت کرد، اما از آن زمان به طور قاطع این ایده را رد کرده است. توافق پیش‌نویس همچنین شامل تضمین‌های امنیتی نامشخص ایالات متحده به اوکراین است. هرچند در این قسمت ایالات متحده یک گام بزرگ روبه‌جلو در خصوص مهم‌ترین خواسته اوکراینی‌ها که همان تضمین امنیتی است برداشته؛ اما همچنان ابهاماتی در این بند وجود دارد.

از سوی دیگر آمریکایی‌ها مهم‌ترین خواسته روس‌ها را هم برآورده کرده‌اند و آن عدم پیوستن اوکراین به ناتو برای همیشه است، به صورتی که در این توافق ذکر شده اوکراینی‌ها باید این مورد را در قانون اساسی خود بگنجانند و ناتو در اساسنامه خود ماده‌ای را شامل شود که در آینده اوکراین به‌هیچ‌عنوان به این اتحادیه نظامی نخواهد پیوست. از دیگر خواسته‌های روس‌ها که در طرح ترامپ رعایت شده به‌رسمیت‌شناختن زبان روسی به‌عنوان زبان دوم در قانون اساسی اوکراین است. این موضوع مسئله‌ای حساس برای ملی‌گرایان اوکراینی است، اما آنها باید این واقعیت را در نظر بگیرند و قدردان این موضع باشند که در مواجهه با اقدام روس‌ها، جمعیت بزرگی از نژاد روس‌ها و روس‌زبانان به اوکراین وفادار مانده‌اند و در یکی دیگر از مهم‌ترین بند‌های این توافق برای روس‌ها تمام فعالیت‌های نژادپرستانه گروه‌های «نازی باندرا» در خاک اوکراین باید متوقف و غیرقانونی اعلام شود. اما از دیگر مواردی مهمی که این طرح به آن ورود کرده مبحث غرامت یا مبالغ بلوکه شده روسیه در مؤسسات و بانک‌های کشور‌های غربی است. به‌صورت واضح در این طرح پیش‌بینی شده ۱۰۰ میلیارد دلار از دارای‌های مسدود شده روسیه تحت نظارت ایالات متحده باید به‌منظور بازسازی در اوکراین سرمایه‌گذاری شود و مبلغ ۱۰۰ میلیارد دلار دیگر نیز از سوی کشور‌های اروپایی به این مبلغ اضافه گردد، همچنین مابقی دارایی‌های روسیه در یک گروه کاری آمریکایی-روسی در پروژه‌های مشترک و در حوزه‌های خاص به‌منظور تقویت روابط روسیه و آمریکا سرمایه‌گذاری خواهد شد.

درنهایت ترامپ به‌منظور فراهم کردن خواست روس‌ها در بند ۲۵ طرح فوق خواستار برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری در مدت ۱۰۰ روز پس از اجرای تفاهم‌نامه شده است. به شکل کاملاً قابل‌پیش‌بینی، طرح ترامپ بلافاصله پس از در اختیار قرار دادن به طرفین از سوی منابع اوکراینی و غربی با مخالفت مواجه و آن را به‌عنوان تقاضایی برای «تسلیم» اوکراین توصیف کرده‌اند؛ اما آیا این توافق با درنظرگرفتن شرایط میدانی و سیاسی موجود به‌خصوص پس از رسوایی‌های اطرافیان زلنسکی، طرحی اشتباه و به‌دوراز واقعیت است؟ همان‌طور که مؤسسه کوئینسی مدت‌هاست اشاره می‌کند، توافقی که سه‌چهارم اوکراین را مستقل و با مسیری مطمئن به عضویت اتحادیه اروپا در می‌آورد، در واقع پیروزی اوکراین خواهد بود، هرچند مشروط. این واضح است که با درنظرگرفتن هدف اولیه روسیه در آغاز جنگ برای ایجاد یک دولت همسو در کی‌یف یا در طرح جایگزین الحاق تمام منطقه شرق و جنوبی این کشور، طرح فوق می‌تواند یک پیروزی برای زلنسکی در نظر گرفته شود. شاهد این امر را می‌توان در میان تندرو‌های روسیه پیدا کرد که هنوز خواست دستیابی به اهداف حداکثری در خاک اوکراین را دارند و به لحاظ اجتماعی و سیاسی دولت پوتین را تحت‌فشار قرار داده‌اند. از همین‌رو نظرات برخی دولت‌های اروپایی که مدعی‌اند پیش‌نویس توافق تقاضا‌های «حداکثری» روسیه را برآورده می‌کند، نادرست است.

اما در مورد تضمین‌های امنیتی ایالات متحده به اوکراین که در توافق پیش‌نویس وعده‌داده‌شده (اما مشخص نشده) است، بسیار مهم است که بدانیم که در سیاست بین‌المللی و همچنین تاریخ، هیچ تضمین مطلقی وجود ندارد، چه رسد به دائمی. بااین‌حال، مجموعه‌ای از تعهدات از سوی طرف‌های غربی وجود دارد که می‌توان آن را مانعی برای آغاز عملیات مجدد روسیه دانست؛ توافق صلح باید توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد تصویب و توسط اعضای آن تأیید شود. تحریم‌های اقتصادی غرب در قبال روسیه پایان نمی‌یابند، بلکه تعلیق می‌شوند؛ با بندی که بیان می‌کند اگر روسیه اقدامات نظامی خود را از سر بگیرد، به طور خودکار تمامی تحریم‌ها ازسرگرفته خواهند شد؛ موشک‌های دوربرد و سایر تسلیحات که در اختیار کی‌یف قرار دارد می‌توانند انبار شوند و با تضمین قانونی الزام‌آور که اگر روسیه جنگ را از سر بگیرد، به اوکراین اجازه استفاده کامل از آنها داده خواهد شد.

بالاتر از همه، اوکراین باید حق کامل و تضمین‌شده برای دریافت و توسعه تسلیحات دفاعی را حفظ کند که در طول این جنگ نقش کلیدی در کند کردن پیش‌روی روسیه و تحمیل تلفات بر ارتش روسیه داشته‌اند، زیرا در نهایت، بزرگ‌ترین بازدارنده در برابر شروع جنگ جدید توسط روسیه، این است که نیرو‌های مسلح اوکراین چقدر آمادگی دفاع از خود را حفظ کند. از سوی دیگر باید به این موضوع توجه کرد که اگر روسیه به اهداف اساسی بیان‌شده خود در اوکراین دست پیدا کند، آیا در آینده هیچ دولتی در روسیه واقعاً خواهان چنین تجربه پرهزینه‌ای خواهد بود؟ برخی مقامات، سیاست‌مداران و مفسران غربی باور دارند و بیان کرده‌اند پولی که در جنگ اوکراین خرج شده به‌درستی و در مکان مناسبی مصرف شده، زیرا ایالات متحده بدون هزینه‌کرد جانی توانسته روسیه را تضعیف کند. اما جدا از غیراخلاقی عمل‌کردن آمریکا در فداکردن جان شهروندان اوکراینی برای این هدف، هرچه جنگ طولانی‌تر شود، خطر شکست بسیار بزرگ‌تر اوکراین، پیروزی بسیار بزرگ‌تر روسیه و تحقیر بسیار بزرگ‌تر ایالات متحده بیشتر می‌شود. با توجه به شواهد روبه‌رشد میدانی از ضعف نظامی اوکراین و توانایی روبه‌رشد روسیه برای پیشبرد حملات خود، احتیاط حکم می‌کند که غربی‌ها هرچه سریع‌تر به سمت صلح زودهنگام با شرایط معقول قدم بردارند. این همان چیزی است که طرح فعلی وعده می‌دهد.

چرا اصلاح‌طلبان باید طرح ۲۸ بندی ترامپ را دوبار بخوانند؟

جوابیه ترامپ به بیانیه اصلاحات

ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین طرح پیشنهادی دونالد ترامپ همتای آمریکایی‌اش برای پایان جنگ اوکراین را رد کرده، اما هنوز کسانی که او را «قهرمان غرب‌گرایی» می‌دانند، معتقدند باید به هر پیشنهاد آمریکا «آری» گفت؛ حتی اگر نتیجه‌اش از دست رفتن خاک کشور باشد.

بیش از یک سال از زمانی که ترامپ وعده داد می‌تواند ظرف ۲۴ ساعت در اوکراین صلح برقرار کند، می‌گذرد؛ همان روزی که گفت: «آن‌ها دارند می‌میرند، روس‌ها و اوکراینی ها. من می‌خواهم این خون‌ریزی تمام شود و من این کار را انجام خواهم داد. ظرف ۲۴ ساعت.»

در این مدت، تلاش‌هایی برای تحقق این وعده انجام شد، اما هیچ‌کدام به نتیجه نرسید. نهایتاً طرح تازه‌ای که ترامپ این روز‌ها ارائه کرده، همه را غافلگیر کرده است؛ طرحی که به‌گفته مقام‌های اروپایی، تنها یک برنده دارد: «ولادیمیر پوتین».

با این حال، خط‌به‌خط تجربه اوکراین برای بسیاری از کشور‌ها درس‌آموز است. برای ایران به سبب فشار مستمر غرب بیشتر و برای برخی از اصلاح‌طلبان به جهت همراهی دائمی با غرب، بسیار بیشتر. جریانی که سال‌ها استدلال می‌کرد «الگوی اوکراین» نسخه مطلوبی برای تعامل با غرب است و باید به کمک‌های آمریکا تکیه کرد، اما حالا بر اساس طرح ۲۸ ترامپ، اوکراین باید علاوه بر کاهش توان موشکی و عقب‌نشینی، بخش‌هایی از قسمت‌های شرقی خاک خود را رسماً به روسیه واگذار کند و جناح اروپایی تحت فشار زیادی قرار گرفته است. روزنامه فایننشال‌تایمز در این باره گزارش داده آمریکا در حال فشار آوردن به اوکراین است تا طرح صلح پیشنهادی را تا روز «پنجشنبه» بپذیرد و به دیپلمات‌های اروپایی هشدار داده که «فضای کمی برای مذاکره وجود دارد».

الگویی که معامله شد

اوایل مردادماه و کمتر از یک‌ماه پس از جنگ آمریکا، اسرائیل و ناتو علیه ایران، جبهه اصلاحات بیانیه‌ای منتشر کرد و خواستار «مذاکره جامع و مستقیم با آمریکا» و «اعلام آمادگی تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی» و پذیرش نظارت آژانس انرژی اتمی در قبال رفع کامل تحریم‌ها شد. نویسندگان بیانیه بر این باور بودند که این اقدامات تنها راه خروج از بحران و جلوگیری از فعال‌سازی مکانیسم ماشه است. تهران نه به دلیل خواسته‌های این بیانیه بلکه با تکیه بر اصول خود و پایبندی به دیپلماسی مذاکرات با غرب را ادامه داد؛ اما طرف غربی با بدعهدی و مواضع ضد و نقیض، نه‌تنها مکانیسم ماشه را فعال کرد که در مراحل بعدی مذاکره خواسته‌های مشابهی نظیر کاهش برد موشکی مطرح نمود. اکنون همان آمریکایی که اصلاح‌طلبان آن را تنها اهرم خروج از بن‌بست می‌دانستند، اوکراینی را که مو به مو دستورات ترامپ را اجرا کرده بود و بار‌ها تحقیر شده بودبه ورطه نابودی کشانده است.

همان زمان و در واکنش به بیانیه جبهه اصلاحات، بسیاری از فعالان هشدار دادند واقعیت سیاست خارجی، برخلاف تصور اصلاح‌طلبان نه رمانتیک است و نه آرمانی. بهترین نمونه این واقعیت، بحران اوکراین است؛ کشوری که دقیقاً نسخه مورد علاقه اصلاح‌طلبان را اجرا کرد. با سیاست‌های آمریکا و اروپا همسو شد، از خط‌مشی امنیتی واشنگتن تبعیت کرد، هزینه‌های سنگین جنگ را پذیرفت و حتی به عنوان «نماد قهرمانی و مقاومت» برای این جریان سیاسی مطرح شد. اما نتیجه چیزی شد که طبق اعلام برخی رسانه‌های اروپایی، حتی زلنسکی هم به عنوان رئیس‌جمهور سرسپرده آن را رد کرده است. همان کسانی که روزی از زلنسکی قهرمان ساخته و نسخه «همراهی کامل با غرب» را می‌پیچیدند، حالا باید با چشمان باز ببینند این نسخه، تحقیر دولت و ملت اوکراین را مقابل چشم جهان رقم زد و طرحی ارائه شد که عملاً آینده این کشور را معامله می‌کند.

رمانتیست‌ها بخوانند

امروز تمرکز توجهات اتحادیه اروپا بر اوکراین است. نشریه پولیتیکو در گزارشی نوشته که مقام‌های اروپایی و اوکراینی طرح صلح ترامپ را رد کرده‌اند و هشدار داده‌اند این پیشنهاد یک‌طرفه، عملاً به نفع مسکو است و می‌تواند ولادیمیر پوتین را برای حمله به اعضای ناتو تشویق کند. کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، تأکید کرده هر طرح صلحی تنها در صورتی موفق خواهد بود که اوکراین و اروپا آن را حمایت کنند و «فشار بر متجاوز باشد، نه قربانی.» همچنین آندری سیبی‌ها، وزیر خارجه اوکراین ادعا کرده روسیه مفاد این طرح را به ترامپ دیکته کرده و پذیرش آن جز جنگ و خشونت بیشتر برای اوکراین و اروپا نتیجه‌ای ندارد. بر اساس آنچه پولیتیکو نوشته، اروپایی‌ها طرح ترامپ را «فهرست آرزو‌های پوتین» توصیف کرده‌اند و آن را اقدامی خطرناک می‌دانند که تنها فشار بر اوکراین را افزایش می‌دهد و هیچ امتیازی از روسیه نخواهد گرفت، حتی با وجود فشار‌های داخلی در اوکراین، پولیتیکو اعلام کرده زلنسکی نیز حاضر به قبول نسخه فعلی طرح نشده است.

همان‌طور که اوکراین تماماً مسیر مورد علاقه اصلاح‌طلبان را اجرا کرد و در نهایت با طرحی روبه‌رو شده که معتقد است کاملاً یک‌طرفه و به نفع طرف مقابل است، رمانتیست‌های ایرانی هم باید توجه کنند که برخلاف تصور آنها، مذاکره بی‌چک و چانه با غرب آورده مثبتی برای کشور نخواهد داشت.

منبع: فرهیختگان

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر